<h2>.: مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی :.</h2><span></span>
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
موضوعات
تبلیغات
تبلیغات

در 3 سالگی اوج لجبازی کودک بروز می کند. 

در این سن بخش مهمی از شخصیت به نام "من" بروز می کند. 

در کودکان 3-4 ساله، مرتب کلمه خودم را می شنویم. خودم لباس بپوشم. خودم غذا بخورم. خودم راه بروم و ......

حال اگر والدین به علت کم حوصلگی و ناشکیبایی، کودک را تنبیه کنند یا با کودک دعوا کنند، این لجبازی ها را تثبیت می کنند.

.......................

از مشخصات دیگر این گروه سنی، لذت بردن از کارهایی است که ریخت و پاش دارند.

و شاید این اصطلاح را بارها شنیده اید که این کودک از کثیف کاری لذت می برد.

و مهم تر این که از نگهداری ادرار و مدفوعشان لذت می برند. " کاملا امری طبیعی است. "

تنبیه یا مواخذه کودک به این دلایل پایه گذار رفتارهای وسواسی در بزرگسالی است.

مادران گرامی لطفا دقت داشته باشید که کودکان در این سنین دائماً می خواهند تجربه کنند. 

به طور مثال مادر می گوید لیوان را لبه میز نگذار می افتد، اما کودک دقیقا آن را لبه میز میگذارد تا ببیند اگر لیوان بیفتد چه اتفاقی می‌افتد. 

یا مادر می گوید: به سینی نخود و لوبیا دست نزن، می ریزد؛

اما کودک 3ساله به عمد یک مشت لوبیا بر می دارد و در فضا پخش می کند.

.......................

پس واکنش ما به کودک شکل گیری شروع لجبازی است.

برخوردها با کودک متناسب با سن او شکل می‌گیرد. 

دقت کنید در مورد لجبازی رِنج سنی 2 و نیم سال تا 4 و نیم صحبت میکنم. 

شما وقتی به کودک می گویید مراقب باش آب را نریزی و عمداً آب را ریخت، در این جا شما درس مهم خویشتن داری را به کودک خود داده و با حوصله می گویید دیدی ریخت. و توضیح دهید؛ مثلاً فرش خیس شد بیا با هم خشکش کنیم. یا نخود و لوبیاها ریخت «مهم؛ وانمود کنید که شما نه عصبانی شدید نه عمدی در کار بوده.» بیا با هم جمع کنیم. حین انجام کار توضیح دهید چقدر جمع کردن این لوبیاها سخت است. دفعه بعد باید بیشتر دقت کنیم تا نریزد یا اینکه دیگر این میوه‌ها که ریخت زمین بدرد استفاده نمی خورد. بهتر است جمله های تاکیدی راخطاب به خود و کودک ذکر کنید.

... از کتاب پاسخ به والدین، خانم دکتر سیما فردوسی ...

- دیدگاهی واقعا باز اختیار کنید و با متربی ها رفتاری معقول داشته باشید.

- به آنچه متربی می گوید واقعا گوش بدهید، به طوری که واکنش های شما مناسب و در نتیجه برای آنان جالب باشد.

- مکالمه را با فعالیتی همراه سازید تا به متربی یاری دهد که احساس نکند خیلی بارز و در مرکز توجه است؛ اما یادتان باشد تمرکز را روی متربی بگذارید نه روی فعالیت.

- اگر متربی شما می خواهد درباره فیلم، فوتبال و ... حرف بزند، برای گوش دادن وقت صرف کنید تا چیزی برای گفتن داشته باشید.

- اگر مخالفتی دارید، شجاعت این را داشته باشید که به شیوه ای مودبانه و متناسب نظر آنان را رد کنید. نه با گوشه و کنایه. این به معنای موافقت شما در حال و آینده نخواهد بود؛ اما آنان متوجه خواهند شد که حرفشان شنیده شده است.

- به هر اشتباه و لغزشی که از جانب شما صورت گرفته است بی درنگ اعتراف کنید.

- در هر وضعیتی چیز مثبتی پیدا کنید تا در مورد متربی بگویید. برای مثال: «می بینیم که در این مورد با دقت فکر کردی که خوب است.»

... برگرفته از تارنمای دوست عزیزمون : بچه های بهشت ...

ﭘﺴﺮ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺷﺖ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ﺳﺎﻋﺖ 05:00 ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻡ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺩﻡ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ، ﺳﺎﻋﺖ 05:30 ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺑﺮﻭﻡ! ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺳﺎﻋﺖ 06:00 ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ! ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﯼ؟! ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻢ، ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﺣﺘﻤﺎً ﻧﻘﺼﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮﯾﯽ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻧﻘﺺ ﮐﺎﺭ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺠﺪﻩ ﻣﺎﯾﻞ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻬﻢ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ! ﻣﺪﺕ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺍﺗﻮمبیل ﻣﯽ ﺭﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﻮﺩ، ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ! ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﻢ، ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻋﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺸﻮﻧﺖِ ﭘﺪﺭﻡ، ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ 80 ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻢ!

(ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ آﻥ ﺭﺍﻩ ﺭﺍستی است...)

پاسخ به یک سوال مادرانه...

یه سوالی که برای مادران بزرگوار پیش اومده اینه که حالا بچه های ما در حال نماز مارو اذیت می کنند، حالا با اونها چه کنیم که ما رو اذیت نکنند تا بتونیم نمازمون رو با توجه بیشتر بخونیم؟

از اینکه این همه به نماز توجه دارید خیلی عالیه و به برکت همین نماز فرزندان مفیدی را تحویل جامعه خواهید داد؛ البته بدونید که نماز مایه برکت خونَتون هم هست.

جواب: شما می تونید یک سجاده و یک مُهر هم به بچه تون بدهید تا اون هم نماز بخونه در این حالت هم شما به اون شخصیت می دهید و هم اینکه با نماز اُنسش می دهید و شما هم می تونید نمازتون رو بدون مزاحمت بخونید. بچه ها وقتی که در حال نماز مزاحم ما می شوند نباید با اونها تندی کرد بلکه همیشه باید دنبال راه حلی بود که کودک ما، از نماز و دین زده نشه و بهترین راه همینه که اون رو با خودمون در نماز خوندن همراه کنیم و حتی وقتی که به بازار رفتیم، براش یه سجاده کوچولو و یه مُهر کوچولو بخریم و بهش هدیه بدیم و بگیم که این هدیه رو برای اون خریدید، که بابا و مامان نماز می خونه، کم کم بچه شما هم از نمازگزارها میشه و هم مزاحمت هاش کمتر خواهد شد.

نکته1: همچنان که اگه کودک شما مزاحمتون شد نباید باهاش برخورد تندی داشت، اگه خودش تمایل به خوندن نماز در هر موقعی داشت شما مانع اون نشوید و تا می تونید از تشویق و ترغیب برای نماز خوندن بچه ها استفاده کنید تا با نماز به خوبی اُنس بگیرند.

نکته2: مُهری تهیه کنید که خیلی هم ریز نباشه که خدای ناکرده بچه در دهانش بگذارد.

دوستان
نظرات و پیشنهادات خود را برای بهتـــر شدنِ کارِ مربـــی به ما انتقال دهید.
محتوا و مطالـــب فرهنـگی - تربیــتی خود را حتــماً برای ما ارسال نمایید.
رونوشت (کپی) از مطالب تارنمای مربی ترجیحاً با قید منبع آزاد است.
استفاده تجاری از مطالب این تارنما مجاز نبوده و منوط به اجازه ما می باشد.
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
|
www.morabbee.ir
ارتباط با ما: ۰۹۱۹۶۲۲۵۹۳۴

ابزار رایگان وبلاگ

رایانامه (ایمیل) خود را وارد نمایید: