<h2>.: مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی :.</h2><span></span>
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
موضوعات
تبلیغات
تبلیغات

رهبر معظم انقلاب:

در جمهورى اسلامى، هر جا که قرار گرفته‌اید،

همان‌جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه‌ى کارها به شما متوجه است.

چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان‌الله‌علیه)، مرتب از من مى‌پرسیدند که

بعد از اتمام دوره‌ى ریاست جمهورى مى‌خواهید چه‌ کار کنید.

من خودم به مشاغل فرهنگى زیاد علاقه دارم؛ فکر مى‌کردم که

بعد از اتمام دوره‌ى ریاست جمهورى به گوشه‌اى بروم و کار فرهنگى بکنم.

وقتى از من چنین سؤالى کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره‌ى ریاست جمهورى،

امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتى، سیاسى گروهان ژاندارمرى زابل بشوم

ـ حتى اگر به جاى گروهان، پاسگاه بود ـ

من دست زن و بچه‌ام را مى‌گیرم و مى‌روم! والله این را راست مى‌گفتم و از ته دل بیان مى‌کردم؛

یعنى براى من زابل مرکز دنیا مى‌شد و من در آن‌جا مشغول کار عقیدتى، سیاسى مى‌شدم!

به نظر من بایستى با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛

در این صورت، خداى متعال به کارمان برکت خواهد داد.

(05/12/1370)

شیطان در روش کاری خود یک سیاست گام به گام 👣👣 را پیش می برد.  

قرآن کریم در مورد روش کار شیطان 😈 می فرماید:زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ

یعنی کاری را که در مرحله اول ناپسند به نظر انسان جلوه می کند به مرور برای او زیبا می کند.😳

از همین رو باید بسیار توجه کنیم به اعمال خودمان👀. چه بسا حرکتی را شروع کنیم برای خدا ولی ناگاه به خودمان بیاییم و ببینیم که تا کمر در منجلاب فرو رفتیم.

مربیان تربیتی باید بسیار به این نکته توجه کنند،باید آفت های این مسیر را به خوبی بشناسند تا خدایی نکرده،همین کار پر زحمتی که برای خدا آغاز کرده اند به ابزاری برای شیطان تبدیل نشود.

یکی از آفت هایی که متاسفانه در بین مربیان تربیتی شایع است(و معمولا خود فرد توجه آن نمی شود 😴 مگر شخص دیگری به او تذکر دهد)  در روابط صمیمانه بین مربی و متربی شکل می گیرد.

افتادن محبت متربی در دل مربی یکی از بزرگترین خطراتی است که تمام مجموعه را تهدید می کند.🔥🔥  

اگر محبت متربی در دل مربی افتاد - که متاسفانه کم و بیش در میان فعالان فرهنگی مشاهده می شود😒😪   - ،توجه مربی در جمع متربیان به طور نا ارادی بیشتر به او جلب می شود.این تازه ابتدای ماجراست.

با ادامه این روند متربی کم کم احساس می کند که این وظیفه مربی است که به او توجه کند و اصطلاحا لوس بار می آید.از طرف دیگر قدرت💪  ایجاد دافعه از مربی سلب می شود.

این مرز خیلی باریک است.در اکثر موارد خود شخص متوجه نیست و اگر کسی او را متوجه حالات او نکند  وقتی به خود می آید که دیگر دیر شده است.اینجاست که لزوم مشاوره👬👬   در کار تربیتی آشکار می شود.در نظام تربیتی الهی 🙏 هر مربی باید خود یک مربی داشته باشد.مربی او هم همین طور و الی آخر که در نهایت این شجره طیبه🌳  به وجود مقدس نبی اکرم(ص) ختم می شود.ایشان هم در محضر خدا متربی بودند.همان طور که می فرمایند:

أدَّبنی ربّی فأحسَنَ تأدیبی

پروردگارم مرا ادب نمود پس تأدیب من نیکوترین ادب‌هاست.(بحارالانوار- ج71- ص382)

با یکی از مربیان صالحین،بر سر یکی از متربی ها بحث می کردیم💭😮  .من هر چه به او می گفتم با توجه به حالات روانشناسی او و شما،روشی که نسبت به او در پیش گرفته ای اشتباه است،قبول نمی کرد.😠 

تا اینکه چند روز بعد با هم در محضر یکی از اساتید علوم تربیت بودیم،ایشان در ذیل بحث خود دقیقا به همان موضوع مورد بحث ما اشاره کرد.👉در آخر شب که دوباره او را دیدیم بار دیگر آن مسئله را با استناد به حرف های آن روز صبح بیان کردم.با اینکه قبول کرده بود روش او اشتباه است ولی باز هم تصیمیم به پیگیری همان روش را داشت.😡 در ادامه صحبت متوجه شدم،او متربی مورد نظر را دوست دارد و این علاقه باعث می شود که نتواند روش خود را تغییر دهد.

🔫💥😵

این رفتار را - البته نه به این شدت- در میان جمعی از مربیان دیگر می توان یافت.مخصوصا آن ها که به تازگی وارد این عرصه شده اند.

این نقطه کمینگاه شیطان است.💀   ما به زینت شیطان گمان می کنیم در حال کار فرهنگی برای خدا هستیم ولی در واقع برای نفس خود کار می کنیم.

یاد شهید عزیز مصطفی صدر زاده 😭😭  به خیر که به همه ما فعالین فرهنگی این توصیه را داشت:

دوستان با معرفت،❤️  هم رزمای بسیجیم!❤️ 

می‌دونم وقتی این نامه✉️  رو براتون می‌خونن از بنده دلخور می‌شید و به بنده تک خور و یا ... میگید


چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید،می دونم عاشق شهادتید...

.

.

.

چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم:

۱- وقتی کار فرهنگی را شروع می کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم ...

۲- وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید ، هرگز...

۳- اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید ، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...

۴- سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد.

۵- دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را بچسبید.

۶- خود سازی دغدغه اصلی شما باشد.

مصطفی صدرزاده

... ارسالی یکی از مخاطبین بزرگوار ...

یکی از مواردی که متاسفانه در اکثر قریب به اتفاق مجموعه های فرهنگی وجود دارد و مشکل سازی می کند، کمبود نیروی فعال است.

حالا نیرویی که کار اجرایی کند، کار تربیتی کند، کار رسانه ای کند یا ...

موضوع کمبود نیرو یک امر نسبی است.

شاید یک مجموعه فرهنگی، چند برابر مجموعه دیگری نیرو داشته باشد، ولی با توجه به اینکه پتانسیل و شرایط کار در آنجا بیشتر فراهم است، کمبود نیروی فعال مشکلات بیشتری را ایجاد کند.

با این وجود باز هم مجاهدانی پیدا می شوند که پا در این عرصه می گذارند و کار چند نفر را به دوش می کشند تا چراغ مجموعه های فرهنگی همچنان روشن بماند.

اما این موضوع در شرایطی خاص می تواند باعث دفع نیروهای جدید بشود.

گاهاً مشاهده می شود، عزیزانی که مسئولیتی به عهده دارند، چون فشار زیادی روی دوششان است، وقتی یکی از اعضا را می بینند که تا حدی همفکر آنها است، سریعا مسئولیتی به آنها واگذار می کنند. شخص که با فضای سنگین کار فرهنگی آشنا نیست، پس از مدتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کند. (در سنین کمتر از 18 سال، معمولا چون شخص احساس شرمندگی می کند، از مجموعه جدا می شود. هر چه سن او کمتر باشد احتمال جدایی شخص از مجموعه بیشتر است.)

در دادن مسئولیت نباید تنها به شایستگی های فرد نگاه کرد، بلکه باید به به فضای روانی شخص نیز توجه داشت که آیا از عهده ی فشار های کار بر می آید یا خیر؟بعلاوه باید ضرورت اجرای کار نیز برای او موضوعی حل شده باشد. بسیاری تنها به نیت استفاده از مطالب و محیط، رفاقت با اعضای مجموعه، استفاده از اردو هایی که برگزار می شود یا ... جذب مجموعه های فرهنگی می شوند ولی برای مسئولیت گرفتن و ایفای نقش در این عرصه برنامه ای ندارند. پس ابتدا باید ضرورت کار فرهنگی را برای او روشن ساخت.

(ارسالی یکی از مخاطبین بزرگوار)

رهبرانقلاب: در مسجدی که بنده نماز می‌خواندم، بین نماز مغرب و عشا هیچ وقت داخل #مسجد جا نبود؛ همیشه بیرون مسجد هم جمعیت متراکم بود؛ هشتاد درصد جمعیت هم از قشر جوان بودند. در همان سالها پوستین‌های وارونه مد شده بود و جوانان خیلی اهل مد آن را می‌‌پوشیدند. یک روز دیدم جوانی که از این پوستینهای وارونه پوشیده، صف اول نماز در پشت سجادۀ من نشسته است؛ یک حاجی محترم بازاری هم که مرد خیلی فهمیده ای بود و من خیلی خوشم می‌‌آمد که او در #صف_اول می‌‌نشست، در کنار این جوان نشسته بود. دیدم رویش را به این جوان کرد و چیزی در گوشش گفت و این #جوان یکباره مضطرب شد. برگشتم به آن حاجی محترم گفتم چه گفتی؟ به جای او جوان گفت چیزی نیست. فهمیدم که این آقا به او گفته که مناسب نیست شما با این لباس در صف اول بنشینید! گفتم نه آقا، اتفاقاً مناسب است شما همین‌جا بنشینید و تکان نخورید! گفتم حاجی! چرا می‌‌گویی این جوان عقب برود؟ بگذار بدانند که جوان با لباسی از جنس پوستین وارونه هم می‌‌تواند بیاید به ما اقتدا کند و نماز جماعت بخواند... با #اخلاق، سراغ این جوانان و دلها و روحها و ورای قالبهاشان بروید؛ آن وقت #تبلیغ انجام خواهد شد.

۱۳۷۶/۳/۲۶

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...

۱ ۲ ۳ . . . ۴ ۵ ۶
دوستان
نظرات و پیشنهادات خود را برای بهتـــر شدنِ کارِ مربـــی به ما انتقال دهید.
محتوا و مطالـــب فرهنـگی - تربیــتی خود را حتــماً برای ما ارسال نمایید.
رونوشت (کپی) از مطالب تارنمای مربی ترجیحاً با قید منبع آزاد است.
استفاده تجاری از مطالب این تارنما مجاز نبوده و منوط به اجازه ما می باشد.
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
|
www.morabbee.ir
ارتباط با ما: ۰۹۱۹۶۲۲۵۹۳۴

ابزار رایگان وبلاگ

رایانامه (ایمیل) خود را وارد نمایید: